اخبار ایراندین و اندیشه
نقدی بر “زندگی پس از زندگی”
روزهای بروجرد– دو سال است که در ماه مبارک رمضان، برنامهای تلویزیونی با عنوان «زندگی پس از زندگی» از رسانهی ملی پخش میشود و با مطرح کردن مرگ از دیدگاه کسانی که به عنوان «تجربهگر»، به نوعی به مرگ نزدیک شده ولی زنده مانده و برگشتهاند، توانسته نظر مخاطبان را به خود جلب نموده و برای بعضی افراد تأثیرگذار باشد.
سیدعلی کشفی: این کمترین، وظیفه خود دانستم نکاتی را درباره این برنامه متذکر شوم، بی آنکه این گفتار بخواهد به تک تک گفتگوهای هر قسمت از برنامه و ایرادات آنها بپردازد.
۱. بازگشتن از مرگ!
با توجه به اظهارات پزشکان و اعتراف سازنده برنامه باید گفت که تجربهگرها مرگ را تجربه نکردهاند. کسانی که به عنوان تجربهگرِ مرگ در این برنامه معرفی میشوند، اگر در حالتی از کما، اغماء و مانند اینها، نورها یا ظلمتهایی را دیده یا حالاتی از خوشی یا ناخوشی برایشان گذشته و تصور کردهاند که مرگ را درک کرده و مردهاند، تجربهی آنها در واقع نمیتواند چیزی بیش از تجربهی شهودی برخی افراد از عالم مثال و ماوراء ماده باشد. در بیانی ملموستر، مشاهدات آنها، چیزی از جنس خواب است حتی اگر برای خودشان بسیار مشابه واقعیت باشد و آن را با آب و تاب زیادی تعریف نمایند. بنابراین با استناد به ادعا و حرفهای آن تجربهگرها، نه میتوانیم درباره مرگ بررسی کنیم و به چیستی و ماهیت مرگ برسیم و نه درباره دنیای پس از مرگ و برزخ اطلاعاتی به دست میدهند.
۲. پیامبران، تنها راویان معتبر عالم غیب
طبق فرمودهی قرآن، علم غیب به طور مطلق، فقط، از آنِ خداست (به عنوان نمونه: إِنَّمَا الْغَيْبُ لِلَّه (سوره یونس. آیه ۲۰)). سپس خداوند از علم غیب به پیامبرانش داد تا راه ارتباطی مردم با غیب باشند.
البته از راههای دیگری مانند جن و خواب و رمل و تنجیم و…نیز شاید بتوان اطلاعاتی از غیب کسب شود اما بدون تردید آن راهها معتبر نیستند و اطلاعاتی هم که از آن راهها به دست بیاید، قابل اعتماد و اطمینان نیستند و اساسا سوره مبارکه جن نازل شده که بگوید هر خبری از غیب به غیر از کانال پیامبر، فاقد اعتبار است. زیرا برای پذیرش هر اعتقادی در دین، باید حجت داشت. یعنی خود دین باید آن طریق را به رسمیت شناخته باشد. عقل نیز نمیپذیرد که کورکورانه ادعا یا مکاشفهی شخص دیگری را مبنای باور و رفتار دینی خود قرار دهیم. مگر آن که معصوم بودن آن ادعا کننده ثابت شده باشد که این عصمت جز برای پیامبران و امامان قابل اثبات نیست.
توجه کنید خداوند متعال نسبت به غیب چه حساسیتی نشان میدهد:
عالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلى غَيْبِهِ أَحَداً إِلَّا مَنِ ارْتَضى مِنْ رَسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ رَصَدا لِيَعْلَمَ النَّبِيُ أَنْ قَدْ أَبْلَغُوا رِسالاتِ رَبِّهِم (سوره جن. آیه ۲۶)
داناى نهان است، و كسى را بر غيب خود آگاه نمیكند، (۲۶) جز پيامبرى را كه از او خشنود باشد، كه [در اين صورت] براى او از پيش رو و از پشت سرش نگاهبانانى بر خواهد گماشت، (۲۷) تا معلوم بدارد كه پيامهاى پروردگار خود را رسانيده اند؛ و [خدا] بدانچه نزد ايشان است احاطه دارد و هر چيزى را به عدد شماره كرده است. (۲۸)
با توجه به اهمیت این جایگاه، چطور به خودمان اجازه میدهیم کسانی را روی صندلی اختصاصی پیامبران بنشانیم؟ آن هم جایگاهی که خداوند اینقدر روی آن حساس است!
نسبت به آگاهی از مرگ و زندگی پس از آن، آنچه نیاز ما را تأمین میکند در قرآن و روایات آمده بنابراین نیازی به اخبار غیر معلوم این افراد نداریم. تا زمانی که تکیهی دین و اعتقادات ما بر وحی باشد چه نیازی به ساخت و ترویج برنامههایی است که با الگوبرداری از نمونههای غربی که خواب و اغماء را برای پر کردن خلاء وحی، به خود و بینندگانشان میقبولانند؟
رفتن به سمت این سخنان و برنامهها مصداق این کلام امام باقر علیهالسلام است که میفرمایند: مردم رطوبت را میمکند و رودخانه عظیم (پیامبراکرم) را رها کردهاند.( يَمُصُّونَ الثِّمَادَ وَ يَدَعُونَ النَّهَرَ الْعَظِيمَ قِيلَ لَهُ وَ مَنِ النَّهَرُ الْعَظِيمُ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (الكافي، ج۱، ص: ۲۲۲)) اگر ادعایشان مطابق با آیات و روایات است که پیامبر آن را گفته است و نیازی به آنها نیست و اگر ادعایی غیبی را پیامبر نگفته باشد، هیچ حجیتی ندارد حتی اگر هزار نفر آن را تأیید کنند.
ترویج این تجربهها، زمینهی انحراف در حوزهی دینی و فلسفی ایجاد میکند و بسیار خطرناک است زیرا اساساً باز کردن پای تجربه به حوزه وحیانی و غیب، ناصحیح و ارائهی گزارشات غیبی، تنها کار انبیاء است. اگر بخواهیم به جز معصوم، به ادعاهای دیگران هم اعتبار بدهیم، شناخت ادعای درست بسیار دشوار خواهد شد مخصوصا در عالمی شبیه مکاشفه و رؤیا که دست عقل از آن کوتاه است.
۳. تأثیرات مخرب اجتماعی و اعتقادی
کسانی که به عنوان تجربهگر در این برنامه معرفی میشوند، شهرت و معروفیتی پیدا میکنند که چون سایهای از تقدس و احترام دینی دارد، میتواند برای خودشان، اطرافیان و جامعه خطرناک باشد. نمونهی تجربهگرهای سال گذشته موجود است و مطالعات اجتماعی باید به این موضوع بپردازند که در جامعهی ایران با این میزان از اعتقادمحوری مردم، مقدس کردن یک نفر آن هم فقط بابت تجربهای نامعتبر، چه نتایجی در پی خواهد داشت؟ مردم برای سایر امور دینی و گرفتن حکم دین و فتوا در سایر امور به این افراد که گاهی کمترین بهرهای از علم و محتوای دین ندارند، مراجعه میکنند و این زمینه ایجاد میشود که این افراد در اثر مراجعات مردم، به تدریج شأن و منزلتی دروغین برای خود دست و پا کنند و باید دانست که بسیاری از فرق انحرافی از همین احساس تقدس شروع شده است!
از سوی دیگر، عدهای از مردم که از فضاهای مذهبی دورتر هستند و با معارف قرآن و روایات آشنایی چندانی ندارند، باور به روح و معاد را از این گزارشها میگیرند. گزارشهایی که نه تنها اعتبار دینی ندارند، بلکه حتی ممکن است محتوایی خلاف قرآن یا روایات را ارائه دهند، دربارهی آن محتوای غیر دینی چه کنیم؟ چگونه میتوان جلوی آن انحرافات عقیدتی ریز و درشت ایستاد؟ وقتی رسانهی ملی به این گزارشات اعتبار میدهد و این گزارشات به طور گسترده، پخش، منتشر و بازنشر میشوند، به تدریج افراد دیگر نیز تجربههای درست و غلط خود را مطرح میکنند بیآن که ارزیابی صحیحی از جهت انطباق آنان با آیات و روایات صورت گرفته باشد.
و البته باید گفت در قسمتهای پخش شده در این برنامه، زمینهی انحراف وجود دارد. به طور مثال پر رنگ کردن «عمل» نسبت به «ایمان و اعتقاد» در گزارشات کاملا محسوس است در حالی که در منطق قرآن و اهلبیت ایمان، مرحله اول و شرط قبولی اعمال است (مَنْخ يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحاتِ…وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِکَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ). همچنین میتوان به خروج خوف و رجاء از جایگاه اصلیش اشاره کرد به این صورت که عقابی که برای گناهان مختلف در گزارشاتشان تعریف میکنند، انطباقی با کبیره بودن یا شدت آن گناه در منابع دینی ندارد. مثلاً کسی که کاری غیرحرام انجام داده، عذاب سختی را گزارش میکند اما کسی که به طور مثال خودکشی کرده، فقط میگوید دیدم دستانم خالی بود! و موارد بسیار دیگر که پرداختن به تک تک آنها در این مجال نمیگنجد.
بنابراین صرف اینکه بگوییم از برنامهی «زندگی پس از زندگی» استقبال شده و در برخی افراد تحول ایجاد کرده، نه تنها کافی نیست، حتی خطرناک و نگرانکننده هم میتواند باشد. این برنامه هرچند آتئیستها و مادیگراها را به چالش میکشاند، اما برای جامعه دیندار در بلند مدت، آثار مخرب دارد و یک نوع انحراف جدی است.
منبع: مباحثات
همین که تنگر میزنه به منی که ادعای ایمان دارم خیلی عالیه
اوضاع و احوال این روزهای جامعه ما بیشترش نتیجه این گونه برنامه ها وفیلمهای شبه اعتقادی و تماما ناشی از برداشتهای فردی افراد چه با صلاح وچه بی صلاح است اگر میخواهند از غرب کپی کنند حداقل مثل غربی ها جمله اینتر تیتمنت یا سرگرمی را هم ابتدا تیتراژ بنویسند که مردم برداشتهای عجیب وغریب نکنند .انها در تمام برنامه های گوناگون سمعی وبصری از جماه تماما به هذف سرگرمی ساخته شده است را در جلوی چشم بیننده خود قرار میدهند به جهت سلامت دیداری مخاطب خودشان کاش کسی هم به خاطر سلامت جامعه از این نوع کارها نسازد زیرا طبق حداقل منطق تجربه مرگ خود مرگ است وبی باز گشت تجربه ان خواب است وخیال .از لحاظ دین هم که شما خوب فرمودهاید دست شما دئرد نکند .ممنون