اخبار ایران
ملت و منافع ملی خارج از مدار صداو سیما
نقطه پرگار صداو سیما؛ دولت و ملت خارج از مدار
مستند پایان بازی، جدیدترین مجموعه از تهمتها و توهینهایی است که صداوسیما همزمان با انجام مذاکرات هسته ای در وین پخش کرد. البته برای مردمی که هشت سال با موضع این رسانه آشنایی دارند؛ تخریب دستگاه دیپلماسی موضوع تازهای نیست اما این میزان هجمه به مذاکره کنندگان ایرانی نه از فرامرزها بلکه در داخل مرزهای کشور، قطعا برای طرف مقابل این مذاکره پیامهای بسیار و سیگنالهای منفی فراوان دارد در عین حال نشان میدهد که سربازان دیپلماسی کشور در وطن خویش چه غربتی را تحمل میکنند.
مستند پایان بازی با پخش تصاویری از شادی مردم در ایام توافق هستهای آغاز میشود. مردم به جان آمده از تحریمهایی که روزی همین مستندسازان آن را کاغذپاره میخواندند، از رفع آنها و گشایشهای درهای اقتصاد و معیشت خود شادمان هستند و به آینده امیدوار. گرچه این امیدواری با زیاده خواهیهای دونالد ترامپ و شیطنتهای داخلی و منطقهای چندان دوام نیاورد اما این روزها احتمال احیای مجدد برجام یکی از مهمترین دلایل نگرانیهای منعکس شده در این مستند شده است.
مهمترین هدف مردم از انتخاب حجت الاسلام «حسن روحانی» به عنوان رییس جمهوری، به دست آوردن آن شادی و امیدی بود که مستندسازان صداوسیما تلاش میکنند آن را اشتباه نشان دهند تا به جامعه بقبولانند که انتخابشان نادرست بوده و نباید دوباره تکرار شود. این هشدار و انذارهای انتخاباتی متنوع که گروه خاصی در رسانه ملی پمپاژ میکنند درحالی است که مردم برخلاف سازندگان آنها، ثمرات رای خود را هرچند کوتاه و مقطعی اما با تمام وجود لمس و احساس کردند و دقیقا به همین دلیل بود که در اردیبهشت ۹۶ بار دیگر حسن روحانی را به عنوان رییس جمهوری انتخاب کردند.
برخلاف منتقدان آن روزها و امروز دولت، کشور در مسیر رونق بود و آنچه این رونق را به رکود تبدیل کرد، نه برجام و تیم هستهای بلکه حضور ترامپ در کاخ سفید بود که عملا سیاستهای صهیونیستها و مخالفان منطقه ای ایران را اجرا کرد. واقعیت این است که شادی مردم دیرزمانی است که در مدار خواستههای صداوسیما جایگاهی ندارد چه این شادی حضور یک گزارشگر فوتبال باشد و چه امضای توافق هستهای و خروج ایران از بار تحریمها. شوربختانه گروهی در رسانهای که نام ملی گرفته چنان خود را نقطه پرگار عالم وجود میدانند که به آنچه در میان مردم عادی یا تحلیلگران منصف یا عقلای کشور میگذرد چندان توجهی ندارند. رویکردها و رفتارهای صدا و سیما عملا این ذهنیت را جامعه ایجاد کرده برخی از تحلیلگران افزایش هجمهها و تخریبها علیه دستگاه دیپلماسی را نشانه و علامتی از موفقیت مذاکرات و کورسوی امیدی برای رفع تحریمها میدانند.
تکلیف یک تناقض
مستندهایی از جنس پایان بازی یا دعای رهبر معظم انقلاب برای هیات مذاکره کننده؛ کدامیک واقعیت دستگاه دیپلماسی است؟ رهبر معظم انقلاب در سخنان روز ۲۵ فروردین درباره مذاکرات فرمودند: «تشخیص مسئولان این است که بروند مذاکره کنند تا همین سیاست را اِعمال کنند. در این زمینه بحثی نداریم اما باید مراقبت شود که مذاکره فرسایشی نشود چرا که برای کشور ضرر دارد.» ایشان همچنین ابراز امیدواری کردند؛ انشاءالله مسئولین کشور در این زمینه هم کاملا با چشم باز، با دل محکم و با توکل به خدا و با ذکر «حسبناالله و نعم الوکیل» جلو بروند، توفیقات الهی شامل حالشان بشود و ملت را خرسند و خوشحال کنند.
این نخستین بار نیست که حضرت آیت الله خامنهای دیدگاه خود را درباره دستگاه دیپلماسی و مذاکره کنندگان هسته ای کشور بیان میکنند. در بحبوحه مذاکرات هستهای که هجمهها تیم مذاکره کننده شدت یافت، رهبری هرگز از حمایت دیپلماتها دست نکشیدند و بارها در نشستها و سخنرانیها بر اعتماد خود به آنها تاکید کردند. ایشان آبان ماه سال ۹۲ و همزمان با اوج گیری انتقادات علیه ظریف از سوی دلواپسان، تیم مذاکره کننده را «بچههای خود ما» توصیف کرده و فرمودند: «اینهایی که در مسئله دیپلماسی مشغول کار هستند، بچّههای مایند، جوانهای خود مایند، ما از مسوولین خودمان که دارند در جبهه دیپلماسی فعّالیّت می کنند، کار میکنند، قرص و محکم حمایت میکنیم.»
رهبر انقلاب اسفند ماه سال ۹۳ در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری بار دیگر تصریح کردند: «این تیم و هیئتی که رییس جمهور محترم برای مذاکرات هستهای گذاشتهاند، مردمان امین و خوبی هستند. بعضی را ما از نزدیک میشناسیم و واقعاً مورد قبولند، بعضی را هم از حرفهایشان و از کارهایشان دورادور میشناسیم؛ هم امینند، هم دلسوزند؛ دارند تلاش میکنند کار میکنند؛ این را ما لازم است که منصفانه بیان کنیم.»
«ما به تیم دیپلماسی اعتماد داریم»، «مذاکره کنندگان ما پاسخهای قویتر و گزندهتر به طلبکاری غرب میدهند»، «کاری که دکتر ظریف شروع کردند و تا امروز هم خوب پیش رفتند دنبال میشود» نمونه ای از بیانات رهبر انقلاب درباره دیپلماتهای وزارت امورخارجه در دورهای بود که ظریف در مجالس مختلف و تریبونهای گوناگون با انواع تهمتها روبرو بود. نگاه منصفانه رهبر انقلاب به تیم دیپلماسی در جریان مذاکرات برجام مهمترین انگیزه این گروه برای تداوم تدبیر حفظ منافع کشور بود و چه بسا اگر چنین اعتمادی از سوی رهبر معظم انقلاب به وزارت خارجه و دولت نبود، برجام و ظریف در همان ماههای نخست کنار گذاشته میشدند.
پس از خروج آمریکا از برجام و بازگشت تحریمها با وجود آنکه تیزی انتقادات داخلی رقبای سیاسی دولت متوجه ظریف و تیم وزارت خارجه بود، اما رهبری بازهم منصفانه به حمایت از آنها پرداختند. ایشان در دوم خرداد ماه سال ۹۷ و دو هفته پس از نقض برجام از سوی ترامپ، در دیدار با مسوولان نظام فرمودند: «این را دیپلماتهای محترم ما که خودشان این زحمت را کشیده بودند و واقعاً تلاش شبانهروزی کرده بودند برای مسئله برجام، بارها و مکرّر در زمانِ این دولت و در زمان دولت قبلِ آمریکا گفتند که برجام نقض شده؛ گاهی روح برجام و گاهی جسم برجام را نقض کردند.»
یادآوری این نقطه نظرات و بیانات رهبر انقلاب برای سازندگان پایان بازی، حتی اگر خود به آنها دسترسی نداشته باشند مفید است تا شاید برای پرسش اشاره شده در ابتدای بند پاسخی مناسب بیابند.
رقابت انتخاباتی پاشنه آشیل کشور نشود
سازندگان “پایان بازی” که خود را قبله عالم دیپلماسی، روابط بین الملل، سازمانهای جهانی و دستهای پشت پرده می دانند؛ این پایان را برای چه گروه و شخصی اعلام میکنند؟ بازی برای چه کسی دقیقا تمام شده است؟ رژیم صهیونیستی و گروههای ریز و درشت تحت حمایتش؟ ایالات متحده آمریکا و سازمانهای کوچک و بزرگش؟ اگر منظور و هدف سازندگان پایان بازی اعلام این مهم به چنین گروههایی باشد که گرفتار سندروم سادهبینی و ساده انگاری مسائل پیچیده جهانی هستند از آن رو که برای طرح و نقشههای این گروههای اشاره شده علیه جمهوری اسلامی پایانی نیست و آنها در هر برهه ای و از هر طریقی تلاش خواهند کرد طرحهای از پیش نوشته یا نانوشته خود را در کشور پیاده کنند. اما اگر هشدار پایان یافتن بازی برای دولت و وزیر امورخارجه؛ نه در مقام رسمی آنها بلکه به عنوان یک رقیب انتخاباتی باشد؛ تکلیف منافع کشور چه خواهد بود؟ اگر مذاکره و مذاکره کنندگان، قربانی بازیهای انتخاباتی و رقابتهای سیاسی شوند آیا میتوانند با تمرکز و آرامش در مسیر احقاق حقوق کشور گام بردارند؟ آیا چنین رویکردی پاشنه آشیل منافع کشور و آرامش مردم نخواهد بود؟
بسیاری از تحلیلگران معتقدند افزایش این هجمهها و تهمت ها علیه دولت و دستگاه وزارت خارجه سلسهای از دلایل بهم پیوسته دارد. اگر تیم دیپلماسی بتواند برجام را احیا و تحریمها را رفع کند، همفکران و همراهان دولت با وجود تمام این هجمهها با دیگر مورد توجه مردم قرار میگیرند، اگر این توجه صورت گیرد مردم حضور گستردهتری در انتخابات خواهند داشت و در صورت این حضور امکان پیروزی جریان گاندوساز کاهش مییابد و این آغاز رخدادهایی است که بار دیگر مانع از راهیابی آنها به پاستور خواهد شد.
این حرف ها رو ولش کن ، جواب من رو بعنوان یکی از همین مردم بده، در ابتدا بگم که اگر بجای روحانی رئیسی هم رای می آورد و اینگونه و با این روش ها مذاکره میکرد حتما” و قطعا” مورد پرسش جدی قرار میگرفت، در اصل مذاکره هیچ شکی نیست ولی، این چه تیم باهوش و درایت سیاسی بود که نتوانست پیش بینی کند که یک درهزار هم شاید یک فردی مثل ترامپ بیاید و بازی را برهم بزند؟، مدام میگوئید ترامپ آمد و او یک دیوانه بود و او کار را خراب کرد….بنظرتون مردم گوشاشون درازه؟؟؟؟، سوال بعدی این هست که این چه مذاکره ای بود که در سطح یک دولت بود؟، اصل مذاکره باید با حاکمیت و هیات حاکمه آمریکا و همه رهبران ایران شکل میگرفت و اعتبار آن در صورتی بود :((( طبق قانون اساسی باید این توافقنامه به رای و نظر ملت می رسید، و بعد به تائید و تصویب مجلس می سید )))، که هیچ کدام از این تائیدیه ها را نگرفت؛ پس هویت و اصل این توافقنامه باطل است و هیچ ارزشی ندارد چون با نظر ملت جلو نرفت…..؛ این بازی بچگانه را یک عقب مانده سباسیت زده هم از پیش باخته فرض میکرد بماند که تحلیل گران باهوش همان موقع هم فارغ از نگاه های جناحی هشدار میدادند…پس اینجا هم گوش های ملت ایران دراز نبوده نیست و نخواهد بود؛ سوال سوم و اساسی، این یک توافقنامه هم نبود و در مجلس با دوز و کلک مطرح شد ولی گیریم یک موافقنامه بود و با اطلاع مجلس هم شکل گرفت که به هیچ عنوان اینگونه نبوده و ملت گوش هایش مخملی و دراز نیست- حال سوال اینجاست : که این توافق بدون ضمانتامه چه ارزشی میتوانست داشته باشد ؟، و یک مساله اساسی دیگر این است که ، فارغ از ماهیت توافق، از لحاظ شکلی هم صدها ایراد داشته- مثل اینکه گام به گام نبوده و در مفاد آن هیچ اشاره ای به این موضوع نشده .مثلا” ما یک تعهداز قبل تعریف شده را به عمل تبدیل کنیم و آنها هم گامی در قبال آن بردارندو چنانچه طرفین متعهد به امضاهایشان بودند کار قدم به قدم جلو برود- و اگر هر طرفی نقض کرد باید متعهد به پرداخت خسارت باشد(((مثل پرداخت طلا در لانک یک طرف ثالث و غیر ذینفع)))،، حال سوال اساسی دیگر این است که : چطور ایران میتوانست نقض عهد طرف مقابل را اثبات کند؟ حالا گیریم اثبات کرد باید به کجا شکایت میکرد؟؟؟؟، در این سازوکار از نقض عهد طرف های مقابل فقط میتوانست به خودش شکایت کندو طرف ثالت و بی طرفی نبود که به آن شکایت کند، پس اینجا هم نتوانست حق ملت را استیفا کند ولی ملت ایران همان موقع به شما هشدار دادولی چون از قبل بازی را واگذار کرده بود و مرعوب طرف مقابل شده بودکار از کار گذشته بود، ایرادهای شکلی زیاد دیگری وجود دارد مثل : چطورو با چه استنباطی سانتریفیوژهای جمع آوری شده را از فردو به نطنز آوردید؟، و این ارثیه عمه تون نبود که با یک فشار آن ها را در معرض پهباد و هجوم و تخریب دشمن قرار بدید(۴۰ساله ملت گشنه و بی پناه داره هزینه میده که تو بیای مثل آب خوردن بر بادش بدی؟)، این ۴۰سال همش در حال مذاکره بودید چه گلی برسر ملت زدید- این حرف ها رو مردم میزنند مردم که جناح مقابل شما نیستند که بهشون بگید کاسب تحریم.ما که ریالی از جمهوری اسلامی نخوردیم و بلکه از جیب هم برای جمهوری اسلامی خرج کردیم، پس نمیتونید انگ خوردن و بردن بزنید- البته اگه گروه هایی دارن از قبال تحریم شکمشونو گنده میکنند باید رسوا بشن و با اردنگی ملت تبعید بشن و رسوای عالم بشن؛ الان بعد از ۷سال دوباره برای اغراض و اهداف روی به مذاکره ای آوردید که ملت آزاده ایران هیچ یک از جزئیات آن را نمیداند و همین نقطه یعنی نقطه شکست، اصل ملته و بقیه نوکر ملت هستند، این مدل رو دوست ندارید پس هرررری ، ما همچین نوکرایی نمیخوایم. و با اذن این و آن نمیشود حقوق ملت ایران را به باد داد- حفظ منافع ملی و استیفای آن در عرصه خارجی صداقت و علم میخواد ملت ایران حافظه بلندمدتش در حال ترمیم است و به لطف یزدان پاک همه بت های مقدس را خرد میکند و هیچ توافقی را بدون اذن و اراده ملت را به رسمیت نمیشناسیم- چون اثبات کرده اید به خواست ملت هیچ اهمیتی نمیدهید.
من فکر نمیکنم هیچ شخصی با این دیدگاه های مطرح شده مخالف باشد و در صورت مخالفت اون شخص از این سه حالت خارج نیست ،۱_نادان و جاهل بودن شخص نسبت به موضوع۲_دشمن بودن نسبت به ملت و منافع آن به عمد۳_خناس و نسناس سیاسی بودن و نفوذی بودن