یادبودی برای عبدالمحمد آیتی؛ از شاگردی ماستبندی تا بلیتفروشی در شرکت واحد
روزهای بروجرد- یکصد و یازدهمین محفل ماهانه و دوستانه مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب چهارشنبه ۲۶ شهریور ۱۴۰۴ در سالن کتابخانه این مؤسسه برگزار شد. محفل این ماه مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب به یاد مرحوم عبدالمحمد آیتی (اردیبهشت ۱۳۰۵- ۲۰ شهریور ۱۳۹۲) ادیب، مترجم و نویسنده اختصاص داشت.
ایبنا: در ابتدای جلسه دکتر اکبر ایرانی، رئیس مرکز پژوهشی میراث مکتوب ضمن خیرمقدم به حاضران و اشاره به اختصاص یافتن این جلسه به یادبود زندهیاد آیتی، درباره فعالیتهای مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب در ماه اخیر و رویدادهای فرهنگی عمومی در این روزها سخن گفت.
او از جمله رویدادهای فرهنگی پیشرو به مواردی همچون روز شعر و ادب پارسی و روز بزرگداشت استاد شهریار و گرامیداشت آن در مجالس مختلف از جمله در تبریز، در روزهای ۲۶ و ۲۷ شهریور، اعطای سیامین جایزه ادبی و تاریخی محمود افشار، و اعطای نشان ادبی پارسی جان از سوی حوزه هنری، اشاره کرد.
او همچنین ضمن اشاره به برگزاری جلساتی برای بزرگداشت ابنسینا و ابوریحان بیرونی در ماه گذشته از سوی مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب، گفت: پیرو سخنان رئیس جمهور درباره مؤسساتی که با وجود بودجههای کلان هیچ خروجی قابل توجهی ندارند، میراث مکتوب از این سخن استقبال کرد و ضمن اعلام آمادگی برای بررسی عملکرد مؤسسه، اقدام به انتشار گزارش عملکرد خود کرد.
در ادامه مستند کوتاه تلویزیونی «چراغداران» درباره مرحوم عبدالمحمد آیتی، تولیدشده به همت محمد حسینی باغسنگانی و با صدای بهروز رضوی، پخش شد و گوشههایی از زندگی آیتی به تصویر کشیده شد. در این مستند چنین نقل شد که عبدالمحمد آیتی نه تنها در زمینه ترجمه و تألیف، بلکه در تدریس و پرورش نسلهای جدیدی از ادیبان و پژوهشگران نقش بسزایی داشت.
او سالها به عنوان استاد دانشگاه فعالیت کرد و با ارائه درسهای ادبیات و زبان فارسی، نقش مهمی در تربیت دانشجویان و علاقهمندان به این حوزه داشت. آیتی در کنار فعالیتهای دانشگاهی، در حوزه نشر و تألیف نیز فعال بود. او مقالات متعددی در زمینه ادبیات، تاریخ و متون دینی منتشر کرد و در محافل علمی و ادبی به عنوان چهرهای محترم و قابلاعتماد شناخته میشد.
آثار آیتی برای ما به یادگار مانده است
در بخش بعدی دکتر باقر قربانی زرین، استاد دانشگاه و عضو دانشنامه جهان اسلام، به تفصیل درباره آثار استاد آیتی، ویژگی این آثار و خدمات ایشان سخن گفت. او افزود: استاد آیتی از میان ما رفت اما آثارش هنوز بین ما به یادگار مانده است. آثار آیتی در چند دسته تقسیم میشود، بیشتر کارهایش جنبه تلخیص و بازنویسی داشته است. او «تاریخ وصاف» را تحریر کرد، «غزلیات سعدی» را شرح داد اما عمده کارهایش به واسطه ترجمههایی است که از متون عربی داشته است.
او به دستهبندی آثار غیر عربی مرحوم آیتی پرداخت و گفت: «تحریر تاریخ وصاف»، «گزیده و شرح خمسه نظامی»، «شکوه قصیده»، «شکوه سعدی در غزل»، «پیر نیشابور» (گزیدهای از آثار عطار)، «شرح منظومه مانلی» و «پانزده قطعه از نیما یوشیج»، «در طول شب» (شرح چهار شعر بلند نیما) و «گزیده و شرح مقامات حمیدی: آثار غیر عربی او را تشکیل میدهند.
قربانی زرین به تقسیمبندی آثار ترجمهای مرحوم آیتی از عربی به فارسی نیز اشاره کرد و گفت: متون ادبی او شامل «معلقات سبع» است که چاپ اول آن در سال ۱۳۴۵ و چاپهای بعدی با ویرایش مرحوم موسی اسوار منتشر شد. «غزلهای ابونواس»، «تاریخ ادبیات زبان عربی» از حنا الفاخوری، «قصائد علویات سبع» از ابن ابی الحدید در مدح مولا امیرالمؤمنین علیه السلام، «شاهنامه بنداری» و «گزیده و پیرایش معجم الادباء» یاقوت حموی در دسته آثار ترجمهای عربی به فارسی قرار میگیرد. ترجمه شاهنامه بنداری به دلیل نزدیک بودن به زمان فردوسی اهمیت بسیاری دارد.
او به مجموعه داستانهای کوتاه آیتی نیز پرداخت و افزود: «کودکی که گنجشکها را دوست میداشت» از میخائیل نعیمه، «آشتی» از امینه السعید، «بازگشت» از محمود تیمور، «فرجام» از احمد عبدالقادر مازنی، «مردی که میخواست خدا را ببیند» از توفیق حکیم و «طلوع سپیده» از جبران خلیل جبران در دستهبندی داستانهای کوتاه او جای میگیرد.
قربانی زرین به کتابهایی که در دسته متون تاریخی قرار میگیرد اشاره کرد و گفت: «تاریخ العبر و دیوان المبتدا و الخبر» از ابن خلدون در ۶ مجلد است که این ترجمه با تشویق دکتر محمد حسین روحانی صورت پذیرفت، «تاریخ دولت اسلامی در اندلس» از محمد عبدالله عنان در ۵ جلد، «الغارات» ثقفی، «مختصر تاریخ الدول» از ابن عبری، «الحوادث الجامعه» از ابن فوطی و «تعمیر و توسعه مسجد پیامبر (ص)» نیز کتابهای متون تاریخی آیتی را دربردارد.
در بخش جغرافیا نیز میتوان به «تقویم البلدان» ابوالفداء، «حجاز در صدر اسلام» از احمد العلی، «مباحث بخش ایران نزهه المشتاق» ادریسی اشاره کرد. همچنین در بخش تاریخ فلسفه نیز «تاریخ فلسفه در جهان اسلامی» از حنا الفاخوی و خلیل الجر، «درباره فلسفه اسلامی» از ابراهیم مدکور آمده است.
این پژوهشگر تاریخ به آثار تخیلی-تمثیلی اشاره کرد و گفت: «آمرزش» ترجمه الغفران ابوالعلاء معری و «دادخواهی حیوانات نزد شاه پریان» از رسائل اخوان الصفا آثار تخیلی-تمثیلی او را معرفی میکند و در بخش متون دینی نیز میتوان به قرآن کریم، صحیفه سجادیه و نهجالبلاغه با تشویق استاد محمدرضا حکیمی اشاره کرد.
قربانی زرین در پایان سخنانش به نکتهای اشاره کرد که شگفت همگان را برانگیخت، او گفت در مصاحبهای که سالها پیش با او انجام شده بود نکتهای را شنیدم که بسیار باور کردنش سخت بود که عبدالمحمد آیتی با این همه پیشینه علمی برای امرار معاش به کار ماستبندی میپرداخت و شاگرد ماستبندی شده بود میشود. پس از گذشتن زمانی که او مشغول به کار ماستبندی بود فروشنده ماستبندی به او میگوید الان انگور زیاد شده و مردم دیگر ماست کم میخورند منظورش این بود که مشتری ماست کم شده است و دیگر نیازی به او ندارد! پس از آن آیتی مدتی نیز در باجه شرکت واحد بلیتفروشی میکرد.
تعهد و جدیت آیتی در مسیر علم و تعلم
سپس بهرام پروین گنابادی، پژوهشگر، نویسنده و استاد دانشگاه با ذکر چند خاطره از استاد آیتی گفت: من استاد آیتی را چندبار در فرهنگستان زبان و ادب فارسی و انجمن آثار و مفاخر دیده بودم. سالهای ۶۶ تا ۷۵ در آموزش و پرورش دبیر بودم. مدرسهای که ما در پاسداران درس میدادیم یک نوبت علوم انسانی داشت و وقتی مدرسه فرهنگ دکتر حدادعادل تشکیل شده بود، این دو مدرسه به هم پهلو میزدند و آمار قبولیهای دانشگاه بالا بود.
حداد عادل ترتیبی داده بود که استادان بزرگ فرهنگستان برای بچههای دبیرستان سخنرانی میکردند آقای آیتی نیز برای بچههای دبیرستان مطلبی را به عنوان سخنرانی مطرح میکرد، اواخر کلاس یکی از دانشآموزان پرسشی را مطرح میکند و استاد آیتی پاسخ را با عجله میگوید و میرود. فردای آن روز تلفن زنگ میخورد و آقای آیتی آن دانشآموز را صدا میزند و پاسخ دقیق را به دانشآموز میگوید و حتی طاقت نمیآورد و فردا وقتی را برای کلاس آن دانشآموزان میگیرد که رو در رو با آنها سخن بگوید.
این برای من که معلم هستم درسآموز و درس بزرگی بوده است. اکنون اگر به ما که همگی در گذشته معلم بودهایم بگویند بیایید به بچههای دبیرستان درس بدهید هیچکدام تمایل به تدریس نداریم اما استاد آیتی تدریس در دبیرستان را میپذیرد و لغزشهایش را نیز این چنین جبران میکند. وقتی زندگی آیتی را میخوانید به مواردی برخورد میکنید که علاقه او را به درس و مدرسه نشان میدهد. او میگوید قرار بود به دلیل مشکلات مالی من به دبیرستان نروم و یکی از دوستانم مرا دید که چرا مدرسه نمیآیی؟ من پیش مادرم گریه کردم که من میخواهم به مدرسه بروم. مادرم پافشاری کرد و به پدرم گفت اگر شده چارقدم را میفروشم تا عبدالحمید به مدرسه برود. آنها قدر مدرسه و درس خواندن و مکتب را این چنین میدانستند. در بخش دیگری از خاطراتش آمده سال ۱۳۲۰ بود که جوانی به مدرسه آمد سرش را از ته تراشیده بود و وقتی معلمها میگفتند «کلیله و دمنه» را بخوانید آیتی کلیله و دمنه را از حفظ میخواند.
پروین گنابادی ادامه داد: آثار آیتی بیشتر ترجمه است و ترجمههایی مثل «شرح و ترجمه معلّقات سبع»، «تاریخ ادبیات حنا الفاخوری» و… شما وقتی اینها را میخوانید توقع ندارید مترجم این دست از آثار خسرو شیرین را خلاصه کند، غزلیات عاشقانه و ناب سعدی را شرح بدهد همچنین انتظار ندارید بر شعر فروغ فرخزاد نقد بنویسد و شعر ابتهاج را نقد کند. او در سال ۱۳۳۱ مقالهای مینویسد در تایید شعر نیما و شرح شیوه شعر نو و همچنین کتابی با نام «در تمام طول شب، شرح چهار شعر بلند نیما» دارد.
او افزود: تعلیم و تربیت جدید ما زمانی به جد گرفته شد که فهمیدند در انقلاب مشروطه شکست خوردیم و اصطلاح معروف «به مشروطهاش رسیده» ضربالمثل شد و آنجا به این نتیجه رسیدند که تا ملت تربیت نشود هزار با هم مشروطه شود باز ملت همان ملت است. حسن رشدیه و محمدعلی فروغی و کسانی که تعلیم و تربیت نوین را میخواستند در ایران باب کنند کوششهای بسیاری کردند. نسل مرحوم آیتی و پیش از این فهمیدند که این ملت نیاز به تعلیم و تربیت دارد.
پروین گنابادی در پایان سخنانی بر گستره وسیع دانش زندهیاد آیتی و تعهد و جدیت او در مسیر علم و تعلم تأکید کرد و گفت: این کارهای پراکنده ویژگی دارد که سنت، فرهنگ و علم خاصیت انباشتی است و وقتی قطره قطره روی هم جمع میشود راهی به سوی دریا باز میشود.
پیشکش سروده تاجیکیها برای زادروز نوشآفرین انصاری
بخش بعدی یکصد و یازدهمین محفل ماهانه میراث مکتوب به تبریکات تولد اختصاص داشت و در این بخش به متولدین شهریورماه حاضر در جلسه شاخه گلی اهدا شد.
در ادامه فرزانه خجندی، شاعر اهل تاجیکستان و طالب کریم آذرخش، همسر وی، خطاب به حاضران و به طور خاص خانم نوشآفرین انصاری که جشن تولد این جلسه به ایشان اختصاص داشت، سرودههایی را با زبان شیرین تاجیکی به او پیشکش کردند.
ایرانی پس از سخنان خجندی و آذرخش به اهدای یک میلیون و ۲۰۰ هزار نسخه شاهنامه از سوی امامعلی رحمان رئیس جمهور تاجیکستان به خانوادههای تاجیک اشاره کرد و گفت: این کار که موجب آشنایی خانوادهها و فرزندان تاجیک با شاهنامه خواهد شد و کاری بسیار ارزشمند است.
انصاری مفهوم «کتاب برای همه» را برای اولین بار در هند تجربه کرد
پس از آن احسانالله شکراللهی با اشارهای گذرا و مختصر به رویدادهای زندگی نوشآفرین انصاری شعری در وصف ایشان خواند و گفت: زندگی نوشآفرین انصاری پربار و پرکار و پر از هدفمندی و با رسالت بوده است. این کار سختی هست کسی که دوران کودکی را در کشورهای گوناگون گذرانده و در شیملای هند به دنیا آمده و در سوئد، هلند، بلژیک، انگلستان، سوئیس، پاکستان، روسیه و افغانستان و چند شهر ایران همانند تهران، شیراز و اصفهان زندگی کرده و طبیعتاً به چند زبان مثل انگلیسی، فرانسه و روسی مسلط است.
او چهرههای درخشان جهانی همانند جواهر لعل نهرو و ایندیرا گاندی و همسرش را دیده با ایرج افشار کار کرده و در ایران با سعید نفیسی، غلامرضا تختی و محمدعلی جمالزاده آشنا بوده است. همچنین به دعوت جمالزاده رشته کتابداری را در ژنو خوانده و در سال ۱۳۴۰ به هند بازگشته و در محلههای فقیرنشین اخدمت کرده است. او کار در بخش نابینایان کتابخانه دهلی کهن را تجربه کرده و مفهوم «کتاب برای همه» را برای اولین بار در هند تجربه کرده است. او سال ۱۳۴۲ به ایران آمد و ازدواج کرد. در بخش فنی کتابخانه مرکزی خدمت کرد و عضو انجمن کتابداری ایران شد و شورای کتاب کودک را با توران میرهادی تجربه کرد. در سن ۲۴ سالگی برای اولین بار در ایران در مدرسه روشن روش نو که عباس یمینی شریف مدیرش بود آموزش کتابداری گذاشت. در سال ۱۳۴۴ برای تکمیل تحصیلات و هم کار همسرش به کانادا رفتند و سال ۱۳۴۷ از پایان نامهاش با این عنوان دفاع کرد: «طرحی برای توسعه کتابخانههای عمومی ایران»
با اینکه تمام دنیا را دیده اما عشقشان ایران بود حتی میگفت یکی از دلایل اینکه من ازدواج کردم و تن به ازدواج دادم این بوده که ساکن یکجا بشوم زیرا هر جا بودم مدت کوتاهی به خاطر شغل پدر میماندیم بعد جابجا میشدیم به این دلیل دوستی شکل نمیگرفت و عمق پیدا نمیکرد، اگر هم شکل میگرفت و عمیق هم میشد ناچار بودم از دوستانم دل بکنم. سر کلاسهای درسش آخرین مقالات، آخرین کتاب، آخرین رویدادهای حوزه کتابداری، جشنوارهها، جوایز کتاب و… را برای ما توضیح میداد درسهای دو واحدی معمولاً یک ساعت و نیم برگزار میشد و ما سر کلاس استاد ۳ ساعت مینشستیم و ذرهای خسته نمیشدیم.
سعادتمندیم که در ایران زندگی میکنیم
الوند بهاری نیز با بیان خاطراتی شخصیت استادش را ستود. پس از آن نوشآفرین انصاری ضمن تشکر از برگزاری این جشن تولد و سخنرانان جلسه گفت: من و محقق ۶۲ سال همراه با عشق و دوستی زندگی کردیم. و در ادامه اقزود: ایران سرزمین بسیار بسیار خاصی است و هیچ جای دنیا نظیر ایران نیست و ایرانی هر کجا که باشد ایران را با خودش میبرد زیرا عاشق سرزمینش است و ما سعادتمند هستیم که در ایران زندگی میکنیم.
در ادامه دکتر مهدی محقق نیز چند بیتی شعر خواند و در پایان نوید واحدی، خواننده و داریوش قانع نوازنده نی، به اجرای موسیقی و خواندن اشعاری با مضمون وطن و پاسداشت وطن پرداختند.

بدون نظر! اولین نفر باشید