اخبار بروجرد
آیت الله علوی بروجردی: در حوادث و رخدادها انسانیت افراد موضوعیت دارد
روزهای بروجرد- استاد درس خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم در حوادثی که رخ میدهد نباید برای ما مهم باشد که شخص آسیبدیده و نیازمند کمک، آیا معتقد است یا اعتقادی ندارد؟ حزباللهی است یا حزباللهی نیست؟ و یا اینکه مسلمان است یا یهودی و یا مسیحی؟ اصلاً معتقد به هیچ مذهب و آئینی هم نباشد برای ما انسانیت وی موضوعیت دارد.
به گزارش شفقنا، آیت الله محمدجواد علوی بروجردی در دیدار رئیس جمعیت هلال احمر با اشاره به خرابی های سیل اخیر بیان داشت: ما تصرفاتی در دامن طبیعت کردیم که تصرفات بجایی نبوده است که نمونه آن را در شیراز دیدیم.
او افزود: این حادثهی سیل نشان داد که لازم است همهی شهرداریها، وزارت کشور و مجموعههای مرتبط، در این امر ساختمانسازی دقت بکنند و این مسیلها را نباید مورد تجاوز و ساختوساز قرار داد.
استاد درس خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم گفت: در حوادثی که رخ میدهد نباید برای ما مهم باشد که شخص آسیبدیده و نیازمند کمک، آیا معتقد است یا اعتقادی ندارد؟ حزباللهی است یا حزباللهی نیست؟ و یا اینکه مسلمان است یا یهودی و یا مسیحی؟ اصلاً معتقد به هیچ مذهب و آئینی هم نباشد برای ما انسانیت وی موضوعیت دارد و ما این نکته را از تعالیم دینی خودمان اخذ میکنیم.
متن کامل سخنان آیت الله علوی بروجردی در دیدار دکتر پیوندی رئیس جمعیت هلال احمر را در زیر می خوانید:
بنده در ابتدا تقدیر و تشکر میکنم از خدمات همهی عزیزانمان در هلالاحمر که بهخصوص در این جریان سیل اخیر که هم در یک شرایط ویژهی مملکتی رخ داد و هم در یک شرایط فصلی ویژهی تعطیلات و ایام عید به وقوع پیوست که انصافاً در آن شرایط، شاهد بودیم که این عزیزان از تعطیلات عید، زن و بچه، خانه و همهچیز خود گذشتند و شبانهروز مشغول کار بودند؛ این نکته جای بسیار تقدیر و تشکر دارد و این تقدیر و تشکر هم به بیان کافی نیست؛ علیایحال آنکسی که باید از شما تقدیر و تشکر کند خود خداوند متعال است.
منشأ بحران های طبیعی
یک واقعیتی که در اینجا وجود دارد و حضرتعالی هم به آن اشاره فرمودید یک مقدار مشکلات کار شما و یک سری اتفاقات در این قضیهی سیل اخیر و قضایای مشابه، حتی در زلزلهی کرمانشاه هم معلول کمکاری بعضی نهادهای دیگر است. متأسفانه اینیک واقعیتی است در مملکت ما، کشور ما در یک منطقهی زلزلهخیز هست؛ چگونه است که در مثل ژاپن اگر زلزلهای به قدرت هفت ریشتر اتفاق بیفتد، یا تلفاتی ندارد و یا تلفاتش کم هست اما در اینجا تلفات زیادی دارد. گاهی این نکته را با مسئولین فنی در شهرداری خودمان و شهرداری مرکز، عرض کردیم که لازم است بهطورجدی رسیدگی کنند مثلاً در مسئله نظارت ساختوسازها، ناظرین مقید باشند که ساختمانها مقاوم ساخته شود. حتی ساختمانها در زمانهای گذشته مقاومتر از ساختمانهای فعلی -علیرغم رشد فنّاوری- بنا میشدند؛ همان بناهای خشت و گلی گذشتهی ما نسبت به این ساختمانهای فعلی، مقاومتر بودند که پیداست گذشتگان ما برای این مقوله، فکر و برنامهای داشتند و ما برنامهای نداریم و این رویه، برای خدمترسانیهای بعدی مشکل ایجاد میکند. همین مسئلهای که دائم مطرح میشود که در تهران ساختوسازهای عجیبوغریب و ساختمانهای بلند و پرجمعیت، در خیابانهایی که اگر حادثهای پیش بیاید، امکان کمکرسانی وجود ندارد چه وجه عقلائی دارد؟ این یک دودوتا چهارتا و یک استدلال عقلی است که ما جوانب کار را بسنجیم و وقتی مسئولین و نهادهای ذیربط خواستند جواز ساختمانی را صادر کنند و وقتی خواستند بر روند پیشرفت کار ساختمان نظارت کنند اینگونه نباشد که آن مسئول یا مهندس ناظر بهصورت تشریفاتی، هزینهای دریافت کند و آن مجوز و یا پایان کار را امضاء کنند و متأسفانه ما گرفتار این مشکل هستیم که گاهی اوقات آنکسی که بسازوبفروش هست اصلاً دلسوزی در این زمینه ندارد یا آنکسی که خودش درصدد ساختن است، تصور میکند که اگر تخلفی کرد و قوانین را نادیده گرفت، بُردی کرده درحالیکه این برد نیست.
نیاز ما به یک برنامه ی مهندسی شده برای مهار سیلاب
در مثل سیل هم همانگونه که باز اشاره فرمودید ما تصرفاتی در دامن طبیعت کردیم که تصرفات بجایی نبوده است. مثلاً در همین حادثهی شیراز، همان محلی که سیل جاری شد و تلفات و خرابی داشت، بنده آنجا را دیده بودم؛ کنار این جاده دروازه قرآن، مسیل و رودخانه بود ما آنجا را بدون اینکه قابلیت انتقال سیلاب را در نظر بگیریم، مشغول ساختوساز، اتوبان و احداث پارک باشیم، کار فنی و مهندسیشدهای نیست. لااقل احتمال وقوع سیل ولو یکبار در صدسال دیگر، کافی است برای اینکه برنامه و فکری داشته باشیم. شرایط این حادثه بهگونهای است که گاهی ده دقیقه یا بیست دقیقه بارش، یک حجم عظیمی از آب را جمع میکند. حال این آب باید راه خروج داشته باشد؛ البته این آب راه خودش را در پیش گرفت و به ما تجاوز نکرد بلکه ما به مسیر او تجاوز کردیم.
همین الآن بسیاری از رودخانههایی که در کشور داریم مثلاً همین رودخانه کرج، در جاده چالوس تا حالا اتفاقی رخ نداده است اما اگر پیش بیاید با همان شدتی که مثلاً در پلدختر پیش آمد در اینجا هم واقع میشود. این ساختمانهایی که در حریم ساحلی رودخانه ساختهشده است همگی تخریب میشود؛ مخصوصاً در فصل بهار و یا وقتیکه هوا خوب است تلفات خیلی عظیمی به بار میآورد؛ لیکن به این نکات حیاتی بیتوجهی میشود و همهی مردم نمیتواند این توجه را داشته باشند بلکه نهادهای مربوطه باید این اشراف و دقت نظر را داشته باشند و نهادهای نظارتی اجازه ندهند که به فاصلهی یک متری رودخانه ویلا ساخته شود ما میبینیم به بعضی از ساختمانهای اینگونه ای که جدید هم احداثشده و ساختوسازها اخیراً صورت گرفته علاوه بر مجوز، هم آب، هم برق و هم گاز دادهاند. این نهادهای مرتبط چرا این کار را انجام میدهند اگر فردا اتفاقی بیافتد، حاضرند جوابگو باشند؟ با همهی این خصوصیات این سیلی که واقع شد، واقعاً ویرانگر و بسیار عظیم و شدید بود و اگر شبیه این سیل، هرکجای دنیا اتفاق میافتاد خرابی وسیع در بر خواهد داشت. ما در خود آمریکا، این طوفانها و سیلابهایی که خرابی به بار آورده بود را دیدیم و رسیدگی نهادها و ارگانهایشان را هم دیدیم، حتی آنجایی که آقای رئیسجمهورشان برای بازدید رفته بود بعد از سه، چهار ماه فریاد مردم بلند بود که اینجا کاری برای ما انجام ندادهاند و خدمتی به ما نشده است. هرچند دیگران عملکرد ما را در بوق و کرنا میکنند، اما باید این واقعیت را در نظر بگیریم که این اتفاق، در ایام عید که شرایط خاص و فصل خاصی بود رخ داد که تدارک عید و تعطیلات و برنامهریزی سفر برای خودشان دارند؛ حال این شرایط که پیش آمد، جمعیت هلالاحمر بسیار خوب از عهده برآمد. البته نمیخواهیم نقش نهادهای دیگر را نادیده بگیریم؛ اما ما قائل هستیم که در این امور، هماهنگی در کار و کمکرسانی خیلی مهم است. از ناهماهنگیهای گذشته مخصوصاً در حادثهی زلزله و امثالهم، دل سرد نشوید. چون طبیعت ما ایرانیها بهگونهای است که از کار جمعی گریزان بوده و وحشت داریم. همه دوست داریم خودمان بهتنهایی کارکنیم و خدمات را به خودمان نسبت دهیم لکن شما دل سرد نشوید چراکه این طبیعت ما درجاهای دیگر هم ظهور و بروز دارد و فقط در این جریان نیست.
مدیریت بحران ها تحت نظارت و فرماندهی واحد
همهی نهادها خدمت کردند و همهی نهادهای نظامی، غیرنظامی و مردم کارکردند؛ اما باید تحت فرماندهی واحد و با هماهنگی وارد کار شوند فلذا یک مدیریت باید باشد که مردم، دچار آسیب و صدمهی کمتری گردند؛ اینکه ما برای خودمان کارکنیم، شما برای خودتان کارکنید و آن نهاد دیگر برای خودش بخشی از کار را بر عهده بگیرد هرچند تا حدی مفید است اما آن بهره بری لازم را ندارد این مسئلهی بسیار مهمی است که امیدواریم از این حادثهی سیل که یک تلنگری برای ما بود از جهات مختلف درس بگیریم چراکه دنیا دار عبرت است.
درس هایی از سیل اخیر
اولاً برخورد ما نسبت به حوادث مهم است و ثانیاً آموزش و یادگیری از حوادث؛ این حادثهی سیل نشان داد که لازم است همهی شهرداریها، وزارت کشور و مجموعههای مرتبط، در این امر ساختمانسازی دقت بکنند و این مسیلها را – اینکه ده سال ۱۵ سال خشکسالی باشد و یک قطره آب هم نبیند- نباید مورد تجاوز و ساختوساز قرارداد و هر حرکتی که میخواهیم انجام دهیم ناگزیر باید مسیر جایگزین تعیین کنیم.
در دنیای فعلی نمونههایی از این مدیریت را شاهدیم مثلاً در شهر توکیو که دارای بارندگی زیادی بوده و سیلخیز هم هست، کانالهای عظیمی که در زیر شهر توکیو با ارتفاع و استقامت مناسبی احداث کردهاند که هر وقت در اثر بارندگی زیاد، آب در خیابان تجمع پیدا کرد مسیر را باز میکنند و آبهای جاری را به آن کانالها هدایت مینمایند و بعد چنانچه در طول سال به آب احتیاج پیدا کردند از آن آبهای ذخیرهشده استفاده میکنند و چنانچه احتیاج پیدا نشد به مکان دیگری منتقل میکنند که این فرآیند خود یک هنر است یعنی شهر بزرگی که دائماً در آن باران میبارد و امکان جاری شدن سیل وجود دارد، هیچوقت غافلگیر نمیشوند. بر ما هم لازم است چنین پیشبینیهایی را در شهرهایمان داشته باشیم، مخصوصاً الآن با تغییرات آب هوایی که پدیدار شده و این حالت گرم شدن زمین و امثال این تحولات، حتی در شهرهای کویری و خشک میهنمان مثل یزد که میزان بارش باران خیلی پایین هست، امکان بروز این حوادث وجود دارد؛ یعنی ممکن است که گاهی از اوقات با یک باران نیمساعته سیلی به ارتفاع پنجمتر جاری بشود و لذا لازم است این برنامهریزی را در همهی شهرهایمان داشته باشیم و تا آمادگی کافی برای مقابله با چنین رخدادهایی را کسب نماییم و در صورت بروز این وقایع غافلگیر نشویم؛ چراکه این غافلگیری علیایحال مسئله است و باید این آیندهنگریها و برنامهریزها را بیاموزیم و از طرفی هم کمکرسانی را هم آموزش ببینیم و نسبت به هماهنگیها هم اشراف کامل داشته باشیم تا اگر حادثهی پیش آمد، یکنهاد مسئول، مدیریت امدادرسانی و هماهنگی را به عهده داشته باشد. ما میدانیم که نهادهای دیگر هم تشنهی خدمترسانی هستند که ان شاـءالله خداوند متعال به آنها توفیق بدهد؛ لکن باید تحت نظر یکنهاد و در سایهی مدیریت واحد فعالیت کنند.
واقعیت دیگری که در کار شما اهمیت دارد این است که: همانگونه که شما هم اشاره فرمودید حوادثی که برای مردم ما رخ میدهد -چه زلزله و چه سیل – همگی حوادث طبیعی هستند لکن علیرغم اینکه هیچوقت رعدوبرق در کشور ما قربانی نمیگرفته، این پدیده جدیداً در این سالهای اخیر به وقوع پیوسته است؛ اینها مواردی است که ناگزیر اتفاق میافتد و ما باید خودمان را برای این تحولات جوی و تغییرات آبوهوایی که اقتضائات مختلفی دارد مجهز کنیم.
توجه به شرافت و کرامت انسانی در خدمت رسانی
در حوادثی که رخ میدهد نباید برای ما مهم باشد که شخص آسیبدیده و نیازمند کمک، آیا معتقد است یا اعتقادی ندارد؟ حزباللهی است یا حزباللهی نیست؟ و یا اینکه مسلمان است یا یهودی و یا مسیحی؟ اصلاً معتقد به هیچ مذهب و آئینی هم نباشد برای ما انسانیت وی موضوعیت دارد و ما این نکته را از تعالیم دینی خودمان اخذ میکنیم؛ وجود مقدس امیرالمؤمنین علی (ع) در آن عهدنامهی مالک اشتر، وقتی مالک را موظف میکنند که حقوق مردم را تعیین کن، مردم را دودسته تقسیم میکنند (فَإِنَّهُمْ صِنْفَانِ إِمَّا أَخٌ لَکَ فِی الدِّینِ وَ إِمَّا نَظِیرٌ لَکَ فِی الْخَلْق(دیگران یا مسلماناند که برادر دینی تو هستند و یا مثل تو انساناند. فلذا جدای از مسلمان بودن و دین و عقیده، انسان بهعنوان انسان دارای یک حقوقی است و خوشبختانه در منشور کاری شما بهطور عمومی در سطح بینالملل این مَرام لحاظ شده است و این نگاه از سابق وجود داشته است؛ از آغاز تأسیس همان شیروخورشید سرخ تا به امروز این باور یک امر اصولی بوده که ما هنگام کمک به هم نوع خودمان، نگاه نمیکنیم به اینکه عقیدهی آنان چیست و یا از چه طایفه و ملیتی هستند و یا دارای چه نژادی هستند؛ افغانی، پاکستانی و ایرانی. اینها برای ما مهم نیست؛ ما به خاطر شرافت و کرامت انسانی، شرعاً خودمان را موظف میدانیم که به آنها خدمت کنیم تا از آلام و رنجهایشان تا جایی که قادریم، بکاهیم. این اصل بسیار مهمی است که شما به آن اشاره فرمودید.
مطلب دوم اینکه مردم ما در اینگونه موارد، در کمکرسانی زبانزد هستند و اهل ایثار و گذشت هستند؛ ما به مواردی برخورد کردیم و همچنین برای بنده تعریف کردند که مثلاً شخصی برای کمک به سیلزدهها دو کیلو لپه به مراکز کمکرسانی و جمعآوری کمکها مردمی به سیلزدهها تحویل داده، بعد وانمود کرده که در منزل خودم ۴ کیلو لپه داشتم، نصفش را به هموطنان آسیبدیده امان کمک کردم؛ مردم ما اینگونه هستند یعنی همانگونه که عنوان فرمودید افرادی که در این شرایط سخت اقتصادی که زندگیها حتی در سطوح متوسط هم بهراحتی سپری نمیشود و دارای مشکل هستند، کمکهای شایانی از خودشان نشان دادند و رقمهای قابلتوجهی تقدیم مردم سیلزده کردهاند. ما باید به این نکته توجه کنیم که حتی در کارهای خیر دینی هم آن متمولین و پولدارهای طراز اول جامعه حضور پیدا نمیکنند؛ غالب افراد، یا طبقهی متوسط هستند و یا طبقهی ضعیف و این رقمی هم که شما از کمکهای نقدی مردمی برشمردید، انصافاً فوقالعاده است و کمکها جنسی با رغبت تقدیم کردند که در پلدختر شاهد این صحنهها بودیم و عزیزانی که خودشان حضورداشتهاند برای بنده نقل کردند که در آنجا مثلاً جایی که مجبور شده بودند که سد را باز بکنند چون حجم آب افزایشیافته بود، مردم برای جلوگیری از ورود آب به شهر، جمع شده و به یکدیگر چسبیده بودند و سد انسانی برای بستن مسیر آب درست کرده بودند تا دیگران بتوانند شنریزی کنند و از ورود آب به شهر جلوگیری به عملآورند. این موارد جز واقعیتهای مردم ما هست؛ یعنی در مملکت ما افرادی زندگی میکنند که حاضرند جانشان را به خاطر دیگران به خطر بیندازند. این حس فداکاری در وجود مردم ما نمایان است.
لزوم مدیریت و نظارت بر کمک های داوطلبین و مجموعه های دیگر
شما باید یک امکانی را فراهم کنید که افراد داوطلب، جهادی و دلسوز، سازماندهی شده و تحت نظارت و مدیریت، فعالیت خودشان را انجام دهند که هم این داوطلبین، امیدوار بشوند و هم شاهد اتفاقات تلخی که در حادثهی زلزلهی بم تجربه کردیم که مردم از خوف زلزله، خانههایشان را خالی کرده بودند و یک عده هم از عدم حضور مردم در منازلشان سوءاستفاده کردند، نباشیم.
علیایحال باید به گونه مدیریت و نظارت کرد که افراد داوطلب هم ناامید نشوند چراکه دوست دارند در یاریرسانی به هموطنانشان سهیم باشند، این نگاه، حس همدلی را بین آنها تقویت میکند. ما در دوران جنگ تحمیلی این نوع همدلیها را از مردم دیدیم؛ در دوران انقلاب هم شاهد این حرکتهای زیبا بودیم. یادمان نمیرود که روزگاری در اعتصابات نفت قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، این جوانها شبهای سرد و طولانی زمستان تا صبح نمیخوابیدند که سهمیهی نفت را به در خانههای مردم برسانند تا زنها و پیرزنها مجبور نباشند که در صفهای طویل و عریض نفت بایستند ما این همدلی را از مردم دیدیم و لذا مملکت ما ازاینجهت، با خیلی از ممالک دیگر تفاوت دارد و اینیک نعمتی است که باید آن را قدر بدانیم.
شما هم یک سازوکاری دارید که البته باید قویتر بشود تا کسانی که داوطلب و علاقهمند هستند تحت نظارت و مدیریت منسجم، سازماندهی شوند تا مورد سوءاستفاده واقع نشوند و در این شرایط حساس بتوانند بهرهدهی داشته باشند و با شما همکاری کنند.
خدمت به خلق خدا از اوصاف انبیاء و اولیاء
یک مسئلهی دیگر اینکه شما همگی دارای شغل هستید و طبیعی است که هرکسی برای گذران زندگی خودش به شغلی مشغول است؛ اما بعضی شغلها، غیرازاینکه شغل است یک عبادت و رسالت هم محسوب میشود؛ یعنی انسان میتواند در آن کار، قصد قربت بکند به این نحو که این کارم را برای رضایت خدا انجام میدهم؛ این خود، بزرگترین عبادت است و اصلاً بالاتر از این خدمت و عبادت، ما عبادتی پر اجر تر از خدمترسانی به مردم سراغ نداریم.
حکایتی از رؤیای آیت الله العظمی بروجردی پیرامون ارزش خدمت به دیگران
مرحوم آقای بروجردی خودشان این قضیه را نقل فرموده بودند که ایشان شبی در عالم رؤیا دیده بودند که خدمت آقا رسولالله (ص) مشرف شدند و مجلسی بر پا بوده که بزرگان و علمائی در آن مجلس حضور داشتند مثل سید بحرالعلوم و بزرگان دیگر؛ ناگهان متوجه میشوند آنکسی که در کنار آقا رسولالله (ص) نشسته است، مرحوم سید جواد طباطبایی برادر سید بحر العلوم است که قبرش شریفشان در بروجرد هست. از حیث فضل و علم بین علمای طایفهی ما افراد خیلی بزرگتر و مهمتر از ایشان حضور داشتند؛ آیتاللهالعظمی بروجردی هم خیلی مقید بودند که در مجالس، هرکسی در جایگاه خودش بنشیند. چراکه علم قیمت و ارزش داشت. ایشان میفرمود: تا خواستم خدمت آقا رسولالله (ص) شرفیاب شوم به ذهنم خطور کرد که این ترتیب در اینجا بههمخورده است؛ چون آنکسی که مقرب به حضرت و در کنار حضرت (ص) نشسته بود از حیث علمی برتری بر این آقایان ندارد و این افکار که از ذهن من گذشت در همین حین آقا رسولالله (ص) که به من اشاره فرمودند که در صدر مجلس خدمتشان مشرف شوم به بنده فرمودند: که خودم گفتم که سید جواد در کنار من بنشیند، چون ایشان در مسیر خدمترسانی به مردم، از همه کوشاتر هست و در این راه، همت و تلاشش از همگان بیشتر است؛ یعنی معیار تقدم نزد پیامبر (ص) خدمت به مردم است و این مقولهی خدمترسانی خیلی مهم است و خود مرحوم آیتالله بروجردی (ره) در جریان سیلی که قم آمده بود که در آن زمان یعنی سال ۳۳ یا ۳۴ ه ش بنده خیلی کوچک بودم. ایشان حوزهی علمیه را تعطیل کردند و طلبهها را بسیج کردند و مردم و جوانان شهر و حتی خود ایشان هم در این کمکرسانی شرکت میکردند که آنجا دستور دادند کامیونها شن بیاورند و مردم گونی جمع کنند تا سدی جلوی آن سیل ایجاد کنند چراکه اینجا بر روی رودخانه سدی وجود نداشت. خود ایشان نیمهشب ساعت دو نصف شب آمده بودند وبر کارها کاملاً نظارت میکردند که کیسهها را پر کنند و کنار هم قرار دهند و سد درست بکنند و جلوی ورود آب رودخانه را به قم گرفتند فلذا خود ایشان در این جریان وارد شدند.
یا در قحطی که در جنگ جهانی اول واقع شد. در آن زمان ایشان در بروجرد ساکن بودند و ازلحاظ مالی متمکن بودند بهگونهای که حتی تا آخر عمر هم از سهم امام (ع) یا وجوهات شرعی استفاده نمیکردند. علیایحال در این حادثه، امکانات و املاکی که از خود داشتند میفروشند و در آنجا چهار نانوایی افتتاح میکنند که این فعالیت دو سال طول کشید؛ اواخر هم ۲۴ ساعته کار میکردند و حتی به عشایر دوردست هم که در گرسنگی بسر میبردند، نان میرساندند؛ این مجموعه از مردم گندم میخریدند چون انگلیسیها گندم مردم را با قیمت بالا میخریدند تا قحطی شدت یابد. ایشان اعلام کردند که گندم را به آنها به قیمت بالا نفروشید و چنانچه خواستید به قیمت بالا بفروشید به خود ما بفروشید و به این صورت نانواییها کار میکردند و نان پخت میکردند و مردم شهر هم همگی سهمیه داشتند؛ جوانهای شهر هم نان را درب منازل میبردند چون صفهای طولانی تشکیل میشد و خانمها مجبور بودند در صف بایستند و برای رفاه حال آنها جوانها کار میکردند. بعد هم چونکه وسایل نقلیه در آنجا وجود نداشت، نان را با چهارپا به ساکنان اطراف و حتی به عشایری که در مسافتهای خیلی دورتر از بروجرد ساکن بودند میرساندند؛ نوع نان، لواش بود که آن را خشک میکردند و میرساندند و خیلیها را از گرسنگی نجات دادند یعنی این کاری که شما انجام میدهید، کار انبیاء بود، کار مراجع بود که گاهی از مواقع خودشان در اینگونه موارد، کمر همت را میبستند و وارد گود میشدند. این صحبت، اغراق نیست و حقیقتاً خدمت بزرگی است که شماها انجام میدهید و خداوند این توفیق را به شما داده است که شغلتان، خدمترسانی به خلق خودش باشد و مستقیماً برای مردم کارکنید و بدانید این خدمات، موردعنایت و توجه خاص آقا بقیهالله الاعظم (صلوات الله وسلامه علیه) امام حیّ، حاضر و ناظر قرار دارد و به این مهم توجه داشته باشید که حتی اگر کسی هم از شما تقدیر و تشکر نکند، خدا عالم است و میداند که شما چه کردهاید و اولیاء دین، زحمات شما را میبینند و آنها برخلاف ما قدر میدانند و ارج مینهند و اجر میدهند.
انشاءالله من امیدوار هستم خداوند توفیقات شمارا بیشتر کند و در حوادث مختلفی که بههرحال در مملکت ما رخ میدهد – چه حوادث مصنوعی و چه حوادث طبیعی – همیشه یار و مددکار مردم باشید. این مردم ما آنقدر نجیب و شریف هستند که در دوران جنگ، از زندگی خودشان میزدند و به جنگزدهها کمک میکردند. ما شاهد بودیم که در شرایط مختلف مردم ما جان خودشان را نثار میکردند؛ در جبهه شجاعانه زیر تانک میرفتند یا روی مین میرفتند و کسانی که داوطلب میشدند از بچهها و سن پایین بودند. گاهی از اوقات ما این افراد از مردم را میدیدیم. خدمترسانی به این افراد خیلی ارزشمند است و هر خدمتی به آنها بشود ازنظر خداوند مخفی نمیماند و این خدمات، زایل نمیشود.
دعا میکنیم که اینگونه حوادث، برای مملکت ما کم اتفاق بیفتد اما یک حوادثی است که این حوادث بلا نیست بلکه در اثر سوء مدیریت ما مبدل به بلا میشود اینها حقیقتاً بلا نیست. الآن دریاچه ارومیه را ملاحظه فرمایید که باید چه زحماتی، در قبال آبگیری آن متحمل میشدیم که الحمد لله به خاطر بارندگیهای اخیر یک وضعیت خوبی پیداکرده است و تمام تالابها و دریاچههایی که داریم، اگر آب جمع نمیشد، معلوم نبود که چه فاجعهای در این مناطق اتفاق میافتاد. اینها نعمت و خیر است اما ما باید ان شاءالله توان داشته باشیم این نعم الهی را کنترل کنیم که تبدیل به نقمت نشود والسلام علیکم و رحمهالله و برکاته
لازم به ذکر است در ابتدای این جلسه جناب آقای دکتر پیوندی به ارائه گزارش از عملکرد جمعیت هلال احمر در جریان سیل اخیر در کشور پرداختند.