سعید حجاریان: رئیسجمهور اطلاع کامل دارد که اعتراضات دیماه را چه کسانی کلید زدند او باید به صراحت اعلام کند
بخشی از مصاحبه روزنامه شرق با سعید حجاریان را میخوانید:
شما دو سال پیش در گفتوگویی آرایش سیاسی کشور را به برجامیان و نابرجامیان تقسیم کردید. آقای بهزاد نبوی هم معتقد است که پس از انتخابات کشور آرایش سیاسی به تندروی- میانهروی تغییر یافته است. به نظر میرسد ناظر بر همین تقسیمبندی اصلاحطلبان از آقای روحانی در انتخابات ۹۶ حمایت کردند. اگرچه در دو سال گذشته انتخاباتی نبوده که وزنکشی مشخصی در آن معلوم شود، اما بر اساس تحولات رویداده در حوزه سیاسی فکر میکنید در دو سال گذشته جبهه میانهروها یا تندروها بیشتر عرض اندام داشته و به توان خود برای تأثیرگذاری افزوده است؟
شاید تا پیش از این سخنگفتن درباره افراطیها و تفریطیها امری انتزاعی بود، اما اکنون، چارچوب و روند حرکت آنها به صورت ذهنی و عینی قابل سنجش است. بهعنوان مثال فردی که در «جبهه دموکراسیخواهی» و نزدیک به اصلاحطلبی فعالیت میکرد، امروز و براساس تحلیلش، در صفحه فیسبوک خود عبور تمامقد از جمهوری اسلامی را در دستور کار گذاشته است. البته این تغییر منحصر به نیروهای دموکراسیخواه نیست و حتی بسیاری از راستهای میانه نیز میل به تندروی دارند؛ مثلا فردی که روزگاری کاندیدای خطامامیهای همدان بود الان به جبهه پایداری پیوسته است! بنابراین میخواهم بگویم بیشترین ریزش از سمت نیروهای میانه بوده است.
این ریزش معلول چیست؟
آقای روحانی در تبلیغات انتخابات ۹۶ تأکید داشت که برخی کارها رأی بیشتری میخواهد. رأی بیشتری هم آورد. آیا به نظر شما دولت از این پشتوانه رأیی که داشت به نحو احسن استفاده برد؟ به نظر شما رئیسجمهوری برای تداوم ارتباط با بدنه اجتماعی خود چه اقداماتی را باید در دستور کار قرار میداد؟
رئیسجمهوری چندین بار به اتفاقات دیماه سال ۹۶ اشاره کرده و آن را زمینهساز بسیاری از مشکلات کشور دانسته است. مشخصا اینکه آمریکاییها با استناد به اعتراضات سراسری در آن سال برای پیگیری سیاست تهاجمی علیه ایران راسختر شدند. شما چنین نظری را چقدر با واقعیات منطبق میدانید. آیا مانور قدرت تندروهای داخلی با منویات تندروهای خارجی در یک مسیر قرار گرفته است؟
تندروهای داخلی گمان کردند جریانی را علیه دولت راه میاندازند و با نیروهایشان میتوانند دولت را زمینگیر کنند و بهعنوان نیروی جایگزین مطرح شوند، اوضاع را آرام کنند و اداره امور را به دست بگیرند. ولی برنامهشان ناموفق بود و آمریکا از ماجرا بهرهبرداری کرد. ببینید! آسیبپذیریها و تهدیدها دو روی یک سکهاند و الزاما ارتباط علی و منطقی با یکدیگر ندارند. وقتی نقاط آسیبپذیر پیدا شد، تهدید روی آن سوار میشود. مانند مردابی که شما ایجاد کردید، اما بهمرور پشههای ناقل میکروب هم روی آن مینشینند. یک اقدام نابخردانه ممکن است پاس گلی به بیگانگان باشد.
تحولات حوزه سیاست خارجی و مشخصا خروج آمریکا از برجام چه تأثیری در پیگیری برنامههای دولت داشت؟ به تعبیری اگر در برخی حوزهها دولت نتوانست به آنچه اعلام کرده بود عمل کند، ناشی از کوتاهی درون کابینه یا ناشی از تحمیل برخی شرایط مثل اعمال فشارهای خارجی بود؟
در فرصت باقیمانده عمر دولت پیشنهادهای مشخص شما برای حلوفصل مشکلات حوزه سیاست خارجی چیست؟ الان به نظر میرسد نابرجامیان قدرت مانور بیشتری پیدا کردهاند. این آیا حلوفصل موضوع را پیچیده و سختتر کرده است؟
در حوزه سیاستهای داخلی ناظر به برونرفت از وضعیت فعلی چه راهکارهایی برای دولت در نظر دارید؟
به اعتقاد شما نتیجه مجلس آینده از اکنون مشخص است و مجلسی اصولگرا خواهیم داشت؟
بدون نظر! اولین نفر باشید