روایتی ساده از زندگی زوج خبرنگار

حدود ۲۰ سال از زندگی مشترکمان می گذرد، که ۱۷ سال آن زندگی با سختی و شیرینی‌های خبرنگاری همراه است.

من و همسرم هر ۲ خبرنگار هستیم و برای ۲ خبرگزاری متفاوت کار می کنیم، حاصل زندگی مشترک ما ۲ فرزند است که یکی دختر ۱۶ ساله و دیگری پسری هشت ساله است.

در زندگی خبرنگاری هیچ چیز سر جایش نیست

برای مهمانی رفتن نمی شود برنامه ریزی کرد زیرا ممکن است خبر یک حادثه یا اتفاق همه برنامه ها را به هم بریزد.
در این مدت ۱۷ سال بچه ها با زندگی خبرنگاری به خوبی آشنا شده اند و مسائل و موضوعات اطراف خود را به خوبی رصد و تحلیل می کنند و در بسیاری از اوقات سوژه های خبری خوبی را به ما تحویل می دهند.

خوبی زندگی با همسر خبرنگار این است که با مشغله های این حرفه آشنایی دارد و می داند که رفتن به همایش یا جلسه زمان بر است و آغاز و پایان آن معلوم نیست تا بعد چند ساعت ماندن در جلسه و جمع کردن اخبار موقع برگشتن به خانه، وقت آماده کردن خبر برای انتشار است که ساعت ها طول می کشد.

امروزه با گسترش علم و تکنولوژی و فراوانی گوشی های هوشمند و اینترنت مقداری از آلام و سختی های کار خبرنگاری کاسته شده است زیرا گوشی های هوشمند یک یار وفادار برای خبرنگار هستند و همه جا می توانند عکس و فیلم خبر تهیه کرده و منتشر کنند.

فضای مجازی نیز فرصتی تا خبرنگار با کنکاش در آن فضا به اخبار و رویدادهای مهم روز جهان و کشور و شهر خود پی ببرد.

زندگی خبرنگاری و کرونا سخت و نفس گیر

و اما زندگی خبرنگاری در دوران فرا گیری کرونا سخت و نفس گیر شده است، وقتی مجبوری برای تهیه خبر و عکس از خانه بیرون بروی زمانی که همه باید در وضعیت قرمزکرونا در خانه بمانند.

از خانه بیرون رفتن و تهیه خبر و عکس و فیلم جای خودش و به خانه برگشتن و ضد عفونی کردن خود و وسایل خبرنگاری و نگرانی از اینکه مباد ناقل ویروس باشی و آن را به فرزندان منتقل کنی جای خودش را دارد.

خبرنگاری با قرارداد آزاد عشق می خواهد

در این ۱۷ سال کار خبرنگاری که به صورت خرید خدمت کار کرده ام همیشه استرس و ناراحتی این را داشته ام که چه وقت باید قراردادمان دائمی شود و از مزایای شغلی خبرنگاری بهره مند شویم، تقریبا از این بخش ناامید شده و دیگر بعد از این مدت امیدی به رسمی شدن شغلمان نداریم، ولی وقتی عاشق کار خبرنگاری هستی دیگر این موضوع مهم هم نمی تواند جلوی کارت را بگیرد.

زندگی خبرنگاری در بسیاری از موارد با دعوا همراه است زیرا سوژه های داغ خبری فرصت مناسبی برای این است که خودت را نشان دهی و با سرعت خبر آن را روی سایت بارگذاری کنی، سرعت عمل بسیار مهم است که بتوانی سوژه را دریافت و صحت آن را تایید کنی و تایپ کرده و منتشر کنی که در این میان ممکن است اتفاقاتی بین زوج خبرنگار رخ دهد که آن هم خوبی و بدی های خودش را دارد.

فرزندانمان برای انتخاب شغل ما در آینده هیچ علاقه ای ندارند

فرزندان ما در انتخاب شغل خبرنگاری تاکنون هیچ علاقه ای از خود نشان نداده اند، زیرا سختی های این شغل را در خانه لمس کرده و می دانند که ادامه دادن راه شغلی پدر و مادر چه مشکلاتی را می تواند داشته باشد.

خبرنگاری عشق است

در پایان باید بگویم خبرگاری عشق است که هرگز نمی شود آن را به زور به دست آورد در این دوران کار خبرنگاری افراد بسیاری را دیده ام که وارد کار شده اند ولی به یک سال نکشیده آن را ترک کرده و سراغ کار دیگری رفته اند.

خبرنگاران به جامعه امید آگاهی می دهند، خبرنگاران متعهد هیچگاه مردم جامعه را فراموش نمی کنند و برای رسیدگی به مشکلات مردم تلاش می کنند و پل ارتباطی بین مردم و مسوولان برای گشایش کارها هستند.
خبرنگاران نیروی محرکه برای پیشرفت و توسعه هستند و با پیگیری های خود می توانند کارها را به جلو پیش ببرند.

در همه دوران ها در جنگ و صلح و عرصه های مختلف خبرنگاران پیشتاز میدان هستند و با هنر خود می توانند افتخار آفرین باشند.

شهید صارمی و روزی که با شهادت او جان گرفت

روز خبرنگار در ایران اسلامی به نام و یاد شهید محمود صارمی در تقویم ملی کشور ثبت شده است که تا آخرین لحظه رسالت کار خبرنگاری خود را پیش برد تا به شهادت رسید، شهید صارمی الگوی تمام عیار یک خبرنگار متعهد است که در برابر تیر و تفنگ طالبان ایستاد تا رسالت خود را به انجام برساند تا جایی که در آخرین تماس خود با خبرگزاری ایرنا در تهران اعلام کرد که طالبان وارد کنسولگری ایران شده به من بگویید تکلیفم چیست؟ و سوالی که هیچگاه جوابش توسط شهید خوانده نشد ولی تعهد کاری این شهید با خونش امضا شد و روح بزرگش با شهادت به دیدار معبود شتافت.