اخبار بروجرد

پرواز پروانه‌ها تا ثریا

زهره گودرزی– جانِ مادر کلاهت یادت نره شالت رو محکم ببند سرما نخوری، علی همه کتاباتو برداشتی! خیلی مواظب خودت باش عزیزکم هوا خیلی سرده …

مواظب خودت باش مریض نشی حواست به درس‌ و مشقت باشه، یادت نره یه لقمه نون و پنیر هم واست گذاشتم کنار کیفته…علی زود باش ساعت ۱۲ شد دیرت نشه… ستین دلم غروب زود بیایی مشغول بازیگوشی نشی. خدانگهدارت باشه.

واژه خدانگهدار آخرین خداحافظی مادر با فرزندش بود روزی که خیلی از مادران بروجردی آن را به‌خوبی به خاطر دارند و ۲۰ دی‌ماه  هر سال، ثانیه به ثانیه و هر لحظه‌اش؛ حادثه دلخراش بمباران توسط بعثی‌های از خدا بی‌خبر روی سرشان آوار می‌شود.

مادرانی که با هزاران امید و آرزو جگر گوشه‌شان را روانه مدرسه کردند و چه خیال‌هایی برای فرزندانشان داشتند که یکباره تمام آن‌ها به تلی از خاکستر مبدل شد.

۲۰ دی‌ماه سال ۶۵ روزی است که از یاد مردم بروجرد هرگز پاک نشده و نخواهد شد، اینجا مدرسه امام حسن مجتبی (ع) به‌وقت ۱۲:۴۵ دقیقه است جایی‌که صدای خوفناک گوینده آژیر خطر با این مضمون که «توجه! توجه! علامتی که هم‌اکنون می‌شنوید اعلام خطر یا وضعیت قرمز است و معنا و مفهوم آن این است که حمله هوایی انجام خواهد شد محل کار خود را ترک کنید و به پناهگاه بروید»!

گوش کودکان مدرسه امام حسن (ع) با این صدا آشنا بود و بارها و بارها صدای گوینده این آژیر را شنیده بودند و می‌دانستند بعد از این صدا قطعاً چند تن از همشهریان‌شان به خاک و خون کشیده خواهند شد.

اما افسوس نمی‌دانستند امروز قرعه به نامشان افتاده و پیکر کوچک و پاکشان تا لحظات دیگر به مانند دیگر کودکان سرزمینشان غرق به خون می‌شود.   

هنوز صدای آژیر قطع نشده بود که دو فروند موشک هوا به زمین مقابل مدرسه اصابت کرد.   

آسمان صاف مدرسه در دود و غبارِ غلیظ گم شد، کیفی آن‌طرف از آسمان افتاد آن‌طرف‌تر پای بدون کفش، دستی بدون کتاب و در گوشه‌ای از حیاط دفتر مشق آغشته به خون باز شده‌ای که برگه‌هایش را باد نوازش می‌داد.

بعضی‌ها زیر آوار مانده بودند و بعضی‌ها مجروح و ناله‌های ضعیفی از دهان کوچک آغشته به خونشان بیرون می‌آمد.
 سکوت مرگباری مدرسه را در برگرفته بود دیگر خبری از هیاهو و شیطنت‌های این پروانه‌ها نبود.

دیری نپایید که والدین هراسان و لرزان به مدرسه رسیدند، گودالی بزرگ درست شده بود عده‌ای با هزاران سختی خود را به کودکان بی‌جانشان رساندند؛ عده‌ای شیون‌کنان خاک را کنار می‌زدند تا نشانی از جگرگوشه خود پیدا کنند و برخی پدران و مادران مات و بهت‌زده چشم بر خاک‌ها داشتند لختی بعد اهالی محله و نیروهای کمکی رسیدند و با تلاش‌های فراوان جسم پاک پروانه‌ها را از زیر آوار بیرون کشیدند و به سالن طالقانی منتقل کردند.

آری اینجا محل عروج ۶۸ کودک بی‌گناه و معصوم است که با خونشان محله رودکی را عطرافشانی کردند و امروز هر رهگذری با عبور از آن صحنه‌های دلخراش آن روز در ذهنش تداعی می‌شود…

ردیف شدن اجساد شهدا دورتا دور سالن طالقانی

امروز ۲۰ دی‌ماه به مناسبت سالگرد شهادت ۶۸ شهید دانش‌آموز محمدرضا شماعی خبرنگار و روزنامه‌نگار که در روز حادثه، گزارشگر این واقعه بود در گفت‌وگوبا ایسنا، گفت: روز موشک‌باران، در محل فرمانداری بروجرد بودیم که ساعت ۱۲ تا ۱۲:۱۵ ابتدا وضعیت قرمز اعلام‌ و به دنبال آن پیش از ساعت ۱۳ عصر موشکی‌های دشمن بر سر شهرستان بروجرد ریخت.

وی تصریح کرد: به دنبال یافتن محل اصابت موشک ابتدا به میدان قیام و پس‌ازآن میدان صفا رفتیم و با دنبال کردن دود بلند شده ناشی از موشک‌باران و باقوت گرفتن این احتمال که اداره برق شهرستان در سه‌راه طالقانی مورد اصابت قرارگرفته است، به راه خود ادامه دادیم.

این شاهد عینی حادثه خاطرنشان کرد: پس‌ازاینکه دیدیم موشک به محل شرکت توزیع برق اصابت نکرده است، این احتمال در ذهن تقویت شد که اصابت موشک به منطقه ابراهیم بوده است که پس از رسیدن به محل دریافتیم مدرسه ابتدایی شهید فیاض‌بخش و خانه‌های مجاور آن مورد اصابت قرارگرفته‌اند.

شماعی اضافه کرد: برخی از اعضاء خانواده‌هایی که منزل آن‌ها پشت مدرسه واقع‌شده بود براثر اصابت موشک شهید و یا مجروح شده بودند.

وی بیان کرد: پس‌ازآن برای اطلاع از آمار شهدا و زخمیان به بیمارستان بروجرد مراجعه کردیم و در همان شب وقوع این جنایت هولناک و بی‌سابقه اجساد شهدا به سالن طالقانی انتقال‌یافته و پس‌ازآن به بهشت شهدا منتقل می‌شد.

این گزارشگر ادامه داد: اجساد شهدا دورتادور سالن ردیف شده بودند و اقدام به ثبت عکس‌های به‌یادماندنی از جنایات صدام در این شهرستان کردم.

شماعی عنوان کرد: پس از آفرینش عملیات‌های بسیار عظیم رزمندگان در جبهه‌های جنگ که دشمن را زمین‌گیر و خوار و صدام و طرفداران او را به مرز جنون رسانده بود، حملات موشکی به شهرها آغازشده و با به خاک و خون کشیدن کودکان مظلوم و پرپر کردن آن‌ها در اوج بی‌گناهی، فجایعی را رقم زدند که تا همیشه در حافظه تاریخ ثبت و ضبط‌شده و فراموش‌شدنی نیست.

دانش آموزان مظلومانه به شهادت رسیدند

محمود روزبهانی مدیر سابق مدرسه امام حسن مجتبی (ع) بروجرد نیز دراین‌باره، اظهار کرد: چند لحظه قبل از این حادثه وقتی وارد مدرسه شدم دانش آموزان با دویدن سعی می‌کردند تا به مدرسه برسند تا مبادا بعد از مدیر وارد شوند.

وی تصریح کرد: دانش‌آموزانی در مدرسه آماده شده بودند تا به یمن پیروزی رزمندگان در کربلای ۵ سرودی را برای دانش آموزان بخوانند اما درست همان لحظه انفجاری رخ داد و چند لحظه همه‌جا در تاریکی فرو رفت و بعد از اینکه چشمان خود را باز کردم صحنه‌هایی را دیدم که هنوز در خاطرم هستند.

روزبهانی اضافه کرد: در هر قسمت از مدرسه دانش‌آموزانی بودند که بی‌جان بر روی زمین افتاده بودند، دانش‌آموزانی که شاید تصوری از جنگ نداشتند اما مظلومانه به شهادت رسیدند.

مدیر سابق مدرسه امام حسن مجتبی (ع) بروجرد بیان کرد: با هر سختی که بود خود را به درب مدرسه رساندم و آن را باز کردم تا دانش‌آموزانی که از این قیامت جان سالم به دربرده‌اند، به خانه‌های خود بروند. همان‌جا بر روی زمین افتادم و دیگر متوجه چیزی نشدن تا اینکه وقتی چشم‌باز کردم متوجه شدم در بیمارستان در حال مداوا هستم.

شهادت این دانش‌آموزان سند حقانیت بر مظلومیت جمهوری اسلامی ایران است و باید این مهم مکتوب و زندگینامه آن‌ها چاپ و به چند زبان زنده دنیا منتشر شود، این روز باید به عنوان روز بروجرد ثبت و حادثه بین‌المللی شود چون در دنیا کم‌نظیر است.

 

تگ ها

مقالات مشابه

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

این مطلب هم پیشنهاد میشود

Close
Close